به گزارش خبرگزاری حوزه، دفاع مقدس یکی از مهمترین ظرفیتهای فرهنگی و روایی در تاریخ معاصر ایران است؛ ظرفیتی که میتواند الهامبخش نسلهای آینده باشد و چهرهای روشن از رشادتها، ایثار، ایمان و مقاومت مردم ایران در مواجهه با تهاجم دشمن را به تصویر بکشد. با این حال، با گذشت بیش از چهار دهه از آغاز جنگ تحمیلی، همچنان این پرسش باقی است که چرا سینما و تلویزیون ایران نتوانستهاند تصویری کامل، عمیق و انسانی از آن دوران ارائه دهند.
حجتالله سیفی، کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با حوزه نیوز با صراحت از نقاط ضعف ساختاری و محتوایی سینمای دفاع مقدس سخن گفت و تأکید کرد که بیتوجهی به واقعیتهای جنگ، نگاه شعاری، و کمکاری نهادهای مسئول، سینمای دفاع مقدس را از مسیر اصلی خود دور کرده است.
* در سالهای گذشته همواره نقدهایی به عملکرد سینمای ایران در حوزه دفاع مقدس وارد شده است. شما به عنوان فیلمسازی که تجربه کار در این فضا را داشتهاید، نگاهتان به وضعیت موجود چگونه است؟
واقعیت این است که سینمای ایران نتوانسته ادای دین شایستهای به انقلاب اسلامی و دفاع مقدس داشته باشد. ما در این سالها با نوعی سردرگمی و بیجهتی در حوزه تولید مواجه بودیم. امروز، سینمای ما بیش از آنکه دغدغهمند باشد، تبدیل شده به مأمنی برای فیلمهای بیارزش یا ظاهربینیهایی که فقط دهان پُرکن هستند، اما محتوای عمیقی ندارند. از این منظر، باید بگویم که سینمای ما تبدیل به موجودی شترمرغگونه شده؛ نه کارکرد جدی دارد، نه اجازه میدهد فیلمسازان متعهد در آن رشد کنند.
* آیا این وضعیت تنها مختص سینماست یا به تلویزیون نیز سرایت کرده است؟
متأسفانه باید بگویم که وقتی یک نگاه سطحی و نمایشی وارد سینما میشود، به طور طبیعی به تلویزیون هم منتقل میشود.
بسیاری از آثاری که در رسانه ملی با موضوع دفاع مقدس ساخته شدهاند، علیرغم تلاشهایشان، نتوانستهاند تصویری وفادار به حقیقت ارائه دهند. البته باید اذعان کرد که برخی تولیدات تلویزیونی از نظر ساختار قابل قبول بودهاند، اما مشکل اینجاست که این آثار هم نتوانستهاند واقعیتهای جنگ را بهطور کامل بیان کنند. در بهترین حالت، ما با نمایش بخشهایی گزینشی و ناقص از آن دوران مواجه بودیم.
* با این حال، در میان فیلمسازان دفاع مقدسی، نامهایی مثل حاتمیکیا و ملاقلیپور مطرح هستند. این تلاشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیتردید ما فیلمسازانی داشتیم که دل در گرو دفاع مقدس داشتند و با تمام توان سعی کردند واقعیتهای آن دوران را به تصویر بکشند. ابراهیم حاتمیکیا، رسول ملاقلیپور و برخی دیگر که بنده نیز تلاش کردهام در همان مسیر حرکت کنم از جمله این افراد هستند. اما باید واقعبین بود. با تلاش چند نفر نمیتوان یک جریان سینمایی بزرگ را شکل داد. سینمای دفاع مقدس نیازمند یک منظومه فکری، پشتیبانی سازمانیافته و بستر مناسب تولید است. وقتی این زیرساختها وجود ندارد، تلاشهای فردی هرچقدر هم صادقانه، نمیتواند کلیت سینمای دفاع مقدس را به نقطه ایدهآل برساند.
* از نظر شما، مشکل اصلی این آثار در چیست؟ چرا آثار دفاع مقدسی آنطور که باید تأثیرگذار نیستند؟
اشکال اصلی در نگاه شعارزدهای است که بر بسیاری از این آثار حاکم شده است. انگار فیلمساز فقط میخواهد چند جمله زیبا و انقلابی بگوید بدون آنکه به عمق ماجرا بپردازد.
دفاع مقدس فقط جنگ، تیراندازی، عملیات و خاکریز نیست. در دل آن، مناسبات انسانی عجیبی نهفته است؛ روابط مادر و فرزند، ترس، تردید، ایمان، خیانت، رفاقت، صبوری، اشک و لبخند. اما متأسفانه در بسیاری از آثار، این لایهها یا نادیده گرفته شدهاند یا بسیار سطحی به آنها پرداخته شده است. نتیجهاش هم میشود آثاری که از «شعور» تهی هستند و تنها «شعار» دارند.
* با توجه به تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری بر اهمیت پرداختن به دفاع مقدس، آیا این تأکیدات در تولیدات امروز بازتاب دارد؟
رهبری بارها تأکید کردند که باید به دفاع مقدس نگاهی دقیق، صحیح و جامع داشته باشیم. اما آنچه ما امروز در بسیاری از آثار میبینیم، یا فقط گوشهای از واقعیت است یا گاه حتی تحریفشده است. وقتی واقعیت تحریف میشود، آن هم در رسانهای مانند سینما که اثرگذاری گستردهای دارد، خطر بزرگی به وجود میآید. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت آینده روشنی برای سینمای دفاع مقدس داشته باشیم. ما باید روایتگر حقیقت باشیم، نه سازنده افسانههای گلدرشت و غیرواقعی.










نظر شما